روشنی‌های راه

شب سرودش را خواند، نوبت پنجره‌هاست ...

شب سرودش را خواند، نوبت پنجره‌هاست ...

آخرین مطالب

کوه آرزو (قسمت اول - بازگشت شاهزاده)

چهارشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۸۷، ۰۴:۵۴ ق.ظ
بعد از اینکه داستان کوه آرزو رو به آدمای زیادی نشون دادم و لطف کردند و خوندند، در کنار ویژگی های خوبش، انتقادای زیادی بهش وارد شد. خوشبختانه تا تونستم ایرادا رو برطرف کردم و امیدوارم نسخه ی جدید حرفه ای تر باشه.
از مهمترین ایرادا شخصیت پردازی ضعیف بعضی کاراکترا بود و استفاده نکردن از شخصیتی که به نظر مهم می رسید اما مهم نبود (اون پیرمرده!) و جریان ناقص و توصیفات کم میانه های داستان که انگار کمی شتابزده نوشته شده بود. و مهمتر از همه پایان داستان.
فک کنم تو این نسخه این باگ ها برطرف شده ند!!
قسمت اول داستانو (چون طولانی تر شده چند قسمتش کردم) در زیر می بینید:
داستان موجود در این پست پس از ویرایش در اینجا قرار گرفت.
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۷/۱۲/۲۱
مجید عسگری

نظرات  (۱)

khoshgel bood... ( man age nazari ham nadashte basham ye neshoone mizaram ke bedoonin khooondama...:D ;) )

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی