انواع ساختارهای حکومتی به زبان ساده
درود
یکی از سوالهایی که همیشه دوست داشتم جوابش رو بدونم اما هیچ وقت درست و حسابی دنبالش نرفته بودم، این بود که حکومتها را چگونه دسته بندی میکنند. تا اینکه بعد از اتفاقاتی که این چند وقت در دنیا برای حکومتها افتاد، رفتم دنبال جواب این سوال. شاید به این دلیل که بفهمم واقعا کدام روش حکومتی از بقیه بهتر است. مطالبی که در زیر خواهند آمد، در حقیقت ترجمهی این صفحهی وب هستند. لطفا اگر موردی خوب ترجمه نشده بود، در قسمت نظرات به من اطلاع دهید.
حکومتها را میتوان از سه دیدگاه اقتصادی (چگونه کالاها،و سرویسهایی که خریداری شده، فروخته شده یا استفاده میشوند، مورد پشتیبانی قرار میگیرند) ، سیاسی (حکومت چگونه اجرا میشود) و اعتباری (چه کسانی دولت را انتخاب میکنند) تقسیم بندیکرد.
دیدگاه اقتصادی
سه دستهی کلی میتوان برای این دیدگاه متصور شد: حکومت کاپیتالیستی (مانند حکومت روسیه)، حکومت سوسیالیستی (مانند حکومت نروژ) و کومونیستی (مانند حکومت کوبا)
کاپیتالیسم: در یک اقتصاد کاپیتالیستی یا بازار آزاد، مردم تجارت و اموال خود را دارند و باید سرویسها (مانند سرویس درمانی) را برای استفادهی شخصی خریداری کنند.
سوسیالیسم: حکومتهای سوسیالیستی دارندهی بسیاری از صنایع بزرگتر هستند و سرویسهای آموزشی، درمانی و حمایت از بازنشستگان را پشتیبانی میکنند،البته شهروندان دارای بعضی انتخابهای اقتصادی هستند.
کومونیسم: در یک کشور کومونیستی،حکومت تمام تجارت و زراعت را دارا است و به طور کامل (در تئوری) از سرویسهای آموزشی، درمانی و حمایت از بازنشستگان پشتیبانی میکند.
دیدگاه سیاسی
هفت دستهی کلی میتوان برای این دیدگاه متصور شد: حکومت دیکتاتوری (مانند حکومت قبلی در عراق)، حکومت مطلقه (مانند حکومت چین. مطمئن نیستم ترجمهی خوبی باشد)، حکومت دینی (مانند حکومت ایران)، حکومت پادشاهی (مانند حکومت اردن)، حکومت پارلمانی (مانند حکومت اسراییل)، حکومت جمهوری (مانند حکومت آمریکا) و آنارشی یا بیقانونی.
دیکتاتوری: قوانین توسط یک رهبر که توسط خودش انتخاب شده و ممکن است از نیروهایی برای کنترل مردم استفاده کند، معین میشوند. در یک دیکتاتوری نظامی، ارتش در کنترل قرار دارد. همیشه، توجه بسیار کمی به دیدگاههای عمومی یا حقوق شخصی افراد میشود.
حکومت مطلقه یا Totalitarian: قوانین توسط یک گروه سیاسی خاص تعیین میشوند. مردم مجبور میشوند کارهایی را که حکومت به آنها دستور میدهد انجام دهند. گاهی نیز حتی اجازهی ترک کشور نیز به آنها داده نمیشود.
حکومت دینی: یک فرم از حکومت که قانونگذار مدعی میشود که قوانین بر اساس مجموعهای از قوانین دینی یا عوامل مستقیم خدا در زمین وضع میشوند.
پادشاهی: یک حکومت پادشاهی دارای یک پادشاه یا ملکه است که در مواقعی دارای قدرت کامل است. این قدرت نیز در پایان به خانوادهی او منتقل میشود.
حکومت پارلمانی: یک سامانهی پارلمانی توسط نمایندههای مردم هدایت میشود که هر کدام از آنها به عنوان یک عضو از گروه سایسی انتخاب شدهاند و تا زمانی در قدرت هستند که گروه آنها در قدرت باقی مانده است.
حکومت جمهوری: یک جمهوری توسط نمایندگاه رأیدهندگان هدایت میشود که هر کدام شخصا برای مدت زمان مشخصی انتخاب میشوند.
آنارشی: آنارشی یا هرج و مرج وضعیتی است که در آن دولتی وجود ندارد. این اتفاق میتواند بعد از یک جنگ تمدنی در یک کشور اتفاق بیفتد. اغلب این اتفاق زمانی روی میدهد که یک حکومت نابود شده است و رقیبان آن بر سر حکومت با یکدیگر میجنگند.
دیدگاه اعتباری
چهار دستهی کلی میتوان برای این دیدگاه متصور شد. حکومت چرخشی یا انقلابی (مانند حکومت آمریکا، فرانسه یا شوروی)، حکومت مطلقه (مانند حکومت کرهی شمالی) ، حکومت ثروتمندان یا توانگران(مانند حکومت پاکستان) و دموکراسی (مانند حکومت هند)
حکومت انقلابی: ساختار موجود ممکن است توسط یگ گروه کاملا جدید بر هم زده شود. گروه جدید میتواند خیلی کوچک باشد (مثلا نظامی) یا خیلی بزرگ مانند آنچه در یک انقلاب رخ میدهد. بعد از یک زمان مشخص، این حکومت مبدل به یک نوع دیگر از حکومت میشود مگر اینکه کودتا یا شورشی صورت بگیرد. (دولت موقت هم میتوانست ترجمهی مناسبی باشد. /م)
حکومت مطلقه: توسط یک گروه سیاسی کنترل میشود. رأی دادن به کاندیداها یا گروههای دیگر به زبان ساده ممکن نیست. شهروندان به رأی دادن ترغیب میشوند اما فقط به کسانی که حکومت تعیین کرده است.
حکومت توانگران: مدلی از حکومت که قوانین آن توسط یک گروه از نخبگان مشخص میشود و آنها اغلب قوانین را بر اساس علاقهی خود مخصوصا بر اساس ثروت یا امتیازات ویژه وضع میکنند. تنها اعضای ویژهی جامعه صدای رسا در حکومت دارند. این اتفاق میتواند منتج به بهرههای اقتصادی، یک عرف مذهبی خاص (حکومت دینی) یا یک قانون خانوادگی (پادشاهی) شود.
دموکراسی: در یک حکومت دموکرات، دولت توسط مردم برگزیده میشود. هر کسی واجد شرایط برای رأی دادن است و اغلب افراد اجتماع شانس گفتن حرفهای خود را به کسانی که جامعه را اداره میکنند دارد.
چند نکتهی مهم
تقریبا همهی کشورهای دنیا توسط سیستمی اداره میشوند که ترکیبی از دو تا موارد بالا هستند. برای مثال، آمریکا یک جامعهی کاپیتالیستی صرف نیست زیرا حکومت بعضی از سرویسها را برای شهروندان فراهم میکند. به علاوه، نظر بعضی افراد در مورد حکومتها، ممکن است با بعضی دیگر متفاوت باشد. برای مثال بعضی حکومت آمریکا را بیشتر یک حکومت توانگران میدانند تا حکومت دموکراسی.