روشنی‌های راه

شب سرودش را خواند، نوبت پنجره‌هاست ...

شب سرودش را خواند، نوبت پنجره‌هاست ...

آخرین مطالب

۱۳ مطلب در مرداد ۱۳۹۱ ثبت شده است

همه‌ی ما روی دستگاه‌های دیجیتالی خود اطلاعاتی داریم که دوست نداریم هرگز دست اشخاص دیگری بیفتند. مخصوصا بعضی از ما که اطلاعاتی روی یک وسیله‌ی قابل حمل داریم که ناگزیر بایستی این اطلاعات را همراه خود داشته باشیم. این اطلاعات می‌توانند محتواهای خصوصی ما، کدهای یک برنامه‌ی مهم، مستندات پروژه‌های اصلی و بسیاری موارد دیگر باشند.
پیش پا افتاده‌ترین راهی که ما برای پنهان کردن اطلاعات روی یک لپ‌تاپ داریم، استفاده از رمزعبور بر سیستم‌عامل ماست (یا رمز عبور در ابتدای روشن شدن رایانه از طریق بایاس). که روشن که است که یک راه حل موقتی است و وقتی مثلا لپ‌تاپ توسط شخصی دزدیده شود، حداقل با اتصال هارددیسک ما به یک کامپیوتر دیگر، به تمام اطلاعات ما دسترسی خواهد داشت. استفاده از نرم‌افزارهای پنهان کردن فایل‌ها یا رمزگذاری فولدرها نیز مشکلات مشابهی خواهد داشت.
واضح است که مهمترین رویکردی که برای حل این مشکل وجود دارد، رمزنگاری فایل‌هاست. اما چگونگی این رمزنگاری تفاوت‌هایی را در راه‌حل‌های ارائه شده ایجاد می‌کند. به نظر من یکی از راحت‌ترین و امن‌ترین راه‌حل‌های ارائه شده برای این مشکل استفاده از نرم‌افزار TrueCrypt است. این نرم‌افزار به اذعان خود سایت، یکی از بهترین پروژه‌های موجود در sourceforge.net است.
در این پست من چگونگی استفاده از این نرم‌افزار را برای شما شرح خواهم داد. با ما همراه باشید.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ مرداد ۹۱ ، ۰۶:۰۴
مجید عسگری
خیلی کوتاه سعی دارم در مورد یکی از ویژگی‌های کاربردی سرویس محبوب جیمیل برایتان بنویسم که ممکن است خیلی از شما تا بحال از آن استفاده نکرده باشید.
جیمیل به شما امکان می‌دهد که در اتنهای آدرس ایمیل خودتان از علامت پلاس و تعادی کاراکتر دلخواه بعد از آن استفاده کنید. تمام آدرس‌هایی که این ویژگی را دارند، آدرس ایمیل شما محسوب می‌شوند. همچنین استفاده از نقطه در آدرس ایمیل نیز در سرویس جمیل اختیاری است. مثلا آدرس ایمیل من majid.asgari@gmail.com است. تمام آدرس‌های زیر هم برای من خواهند بود:
majid.asgari+weblog@gmail.com
majid.asgari+weblog@gmail.com
majidasgari+job@gmail.com
majid.asgari+test@gmail.com
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۱ ، ۰۶:۵۷
مجید عسگری
نوشته شده توسط کاربر آر-۲۳
این پارادوکس صورت دیگر پارادوکس قدرت مطلق است (آیا خداوند میتواند سنگی‌ بیافریند که حتا خودش هم نتواند آن را بلند کند؟!!!)
پارادوکس نیروی غیر قابل مقاومت یا پارادوکس نیروی غیر قابل توقف این طور بیان می‌‌شود: اگر یک نیروی غیر قابل توقف به جسمی‌ ایستا و غیر قابل تکان دادن وارد شود چه اتفاق می‌افتد؟؟!!!
هردوی اینها به طور ضمنی‌ فنا ناپذیر فرض می‌‌شوند، در غیر این صورت سوال یک پاسخ بدیهی‌ خواهد داشت:”یکی‌ دیگری را از بین می‌‌برد.”
علاوه بر این اگر که فرض شود آنها دو وجود مجزا از هم هستند، از این رو یک نیروی قوی مانند یک جسم غیر قابل حرکت دادن است و بلعکس.
پاسخ رایج بعدی این است:”اولی‌ توسط دومی‌ مصرف می‌‌شود،با آزاد شدن مقدار خیلی زیادی گرما.”
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۱ ، ۰۴:۳۲
مجید عسگری
من خوره‌ی پیام‌های متنی هستم. هم از پیامک زیاد استفاده می‌کنم و هم از برنامه‌های چت. مدت نسبتا زیادی است که ایده‌ای به ذهنم رسید و در این مدتِ نسبتا زیاد، آن را حسابی آزموده‌ام. روشی برای انتقال بهتر احساسات در متن؛ که به نظر من کاملا روش مناسبی برای بهتر کردن استفاده پیام‌های متنی برای کسانی شبیه خودم است. شاید شما هم تجربه‌ی خوبی در استفاده از آن پیدا کنید.
وقتی ما در هنگام انتقال پیام‌ها، از احساساتمان می‌گوییم یا احساسمان را نسبت به کسی ابراز می‌کنیم، دوست داریم واکنش او را بدانیم. من با بهترین دوستانم، یک قرارداد ساده را هماهنگ کردم. وقتی از احساس یکدیگر هنگام دریافت پیامی لذت بردیم، بسته به میزان این لذت (اگر اساسا قابل شمارش باشد!) بدون هبچ جمله‌ی دیگری، از تعدادی کاراکتر – در پاسخ استفاده می‌کنیم. مثل این:
———-
یا

این روش ساده، کمک زیادی به انتقال بهتر احساسات و از آن مهمتر، بهتر شناساندن احساساتمان به یکدیگر می‌کند و گاهی از چند جمله، گویاتر است.
شما هم می‌توانید در این قرارداد تغییراتی دهید و در موردش با دوستتان صحبت کنید.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۱ ، ۰۴:۳۱
مجید عسگری
پیش نوشت: این پست را نمی‌شد رسمی نوشت
نشسته بودم پشت کامپیوتر. یک دفعه صدای بارش شروع شد. خواستم ببینم این صدای بارونه یا برف. فکر می‌کنید چه کار کردم؟ پنجره را باز کردم؟ نه! سخت در اشتباهید! رفتم تو برنامه‌ی آب و هوای گوشیم و نوشته بود بارونیه هوا! واقعا که!!!! البته چند ثانیه بعد ویجت آب و هوای دستکتاپمم همین رو نوشت!
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۱ ، ۰۴:۲۹
مجید عسگری
نوشته شده توسط کاربر آر-۲۳
پارادوکس کرو کودیل این گونه بیان می شود:یک کروکودیل بچه ای را می دزدد.و به پدر بچه قول می دهد که پسرش را به او بر می گرداند٬ اگر و تنها اگر بتواند به درستی حدس بزند که کروکودیل چه کاری انجام خواهد داد.
در این صورت دو حالت زیر ممکن است:
۱:اگر کروکودیل تصمیم بگیرد که بچه را نگه دارد٬در صورتی که پدر پیش بینی کند که کروکودیل بچه را بر می گرداند٬در آن صورت کروکودیل بچه را نگاه می دارد. اما اگر پیش بینی کند که بچه را نگه می دارد٬کروکودیل باید بچه را تحویل دهد (پارادوکس)
۲:اگر کروکودیل تصمیم بگیرد که بچه را بازگرداند٬ در صورتی که پدر پیش بینی کند که کروکودیل بچه را نگه می دارد٬ کروکودیل بچه را بازمی گرداند.(پارادوکس(چون فرض این بود که تنها در صورتی بچه را تحویل دهد که پدر بتواند درست حدس بزند))اما اگر پدر پیش بینی کند که کروکودیل بچه را برمی گرداند٬ آنگاه کروکودیل باید بچه را برگرداند (پارادوکس)
این سوال که حال کروکودیل باید چه کاری انجام دهد دچار پارادوکس است و جواب توجیه کننده ای نیز نخواهد داشت.
این پارادوکس از یونان باستان برگرفته شده است و شباهت بسیاری به پارادوکس دروغگو دارد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۱ ، ۰۴:۲۸
مجید عسگری
نوشته شده توسط آر-۲۳
جو و جیم می خوان برن سلمانی. سلمانی ۳ تا آرایشگر داره:آلن،براون،کار.   از اونجایی که کار آرایشگر خوبیه،جیم حتما میخواد پیش کار ریشاشو اصلاح کنه.و میدونیم آلن هیچوقت اونجا رو بدون براون ترک نمیکنه.   جو پا فشاری میکنه که کار به طور قاطع تو آرایشگاهه و ادعا میکنه که میتونه اون رو کاملا منطقی اثبات کنه : فرض میکنیم کار بیرون باشه.پس اگه آلن هم بیرون باشه،براون حتما باید تو باشه (چون حتما برای باز موندن اونجا باید یکی توش باشه). در این صورت هر دو گزاره ی “ آلن در سلمانی هست،براون در سلمانی هست ” و“ آلن در سلمانی هست،براون در سلمانی نیست ” همزمان برقرار میشه.   بنا بر این پارادوکس منطقی میشه نتیجه گرفت که کار حتما تو سلمانیه.   این پارادوکس رو لوییز کارول مطرح کرد.   پ.ن۱:این اولین پست از سری پارادوکس ها،معما ها و...هست که قراره اینجا بنویسم.   پ.ن۲:در نوشتن عنوان این پارادوکس خودم دچار پارادوکس شدم...ترجمه باربرشاپ در فارسی میشه سلمانی.بعد باربر میشه سلمون یا آرایشگر(اگه بخوایم دقیق تر بشیم به جنس مرد اطلاق میشه). بعضی ها به کسی که سلمانی میکنه میگن سلمونی یا آرایشگر یا سلمون.من واقعا نمیدونم چی میگن.اینکه این چی ترجمه بشه زیاد مهم نیست...وقتی مهم میشه که یه پارادوکس هست به نام باربر و یکی دیگه هست به نام باربرشاپ.اونچه که بالا گفتم و مد نظر من بود باربرشاپ بود.اما نمیدونستم اسمشو چی بذارم...اگه سلمانی بذارم با اون باربر که همه به اشتباه سلمانی ترجمه اش میکنن،اشتباه میشه.یعنی اگه شما پارادوکس سلمانی رو جستجو کنید،این محتوا رو میبینید:در یک دهکده تنهایک آرایشگر وجود دارد که تنها موهای کسی را میتراشد که خودش موهای خود را نتراشد.پارادوکس در مورد خود شخص به وجود میاد:اگه بخواد موهای خودشو نتراشه اونوقت جزو اون دسته محسوب میشه که باید موهاشونو بتراشه و....این در واقع از جمله پارادوکس های بازگشتی هست،که برتراند راسل اون رو مطرح کرده.(لازم به ذکره که پیش از این راسل در نظریه مجموعه ها یه پارادوکس دیگه هم داره به نام راسل که قبلا طعمه این پست من بود)   این نوع مشکلات در ویکی پدیا معمولا در قهوه خانه و...به بحث گذاشته میشه..جالبه که بدونیدهنوز مقاله ای با محتوای هیچ کدام از این دوتا در ویکی فارسی وجود نداره.و باربرشاپ هم فقط در ویکی فرانسه و انگلیسی نوشته شده.البته در سایت دنیای ریاضی این اخطار داده شده که دو اشتباه گرفته نشن.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۱ ، ۰۴:۲۳
مجید عسگری
درود
یکی از سوالاتی که همیشه دوستام ازم می‌پرسند، اینه که کدوم زبان برنامه‌نویسی رو از بین زبان‌های برنامه‌نویسی برای یادگیری حرفه‌ای انتخاب کنند. البته برای پاسخگویی به این سوال توضیحات مفصلی نیازه. هر چند که به نظر من یک برنامه‌نویس خوب حداقل باید با سه تا زبان متفاوت بتونه برنامه بنویسه، اما این که روی یکی از اون‌ها بیشتر تمرکز کنیم به نظر کار غلطی نیست. به هر حال من تصمیم دارم در این پست این مساله رو از دید
  • یک دانشجوی سال اول کامپیوتر،
  • یک دانشجوی در شرف فارغ‌التحصیلی که به دلیل تنبلی یا نداشتن راهنمای خوب هنوز احساس خوبی راجع به برنامه‌نویسی نداره،
  • یک برنامه‌نویس که با یک یا دو زبان برنامه‌نویسی آشناست اما می‌خواد حرفه‌ای تر باشه و در آخر؛
  • یک برنامه‌نویس که از کارش راضی نیست
بررسی کنم.
دوست ندارم پستی که می‌نویسم تنها نظرات خودم باشه و هیچ تحقیقی در بینش انجام نداده باشم، بنابراین با دو سه تا از دوستام بعد از نوشتن پست مشورت کردم و تعدادی متن مرتبط رو خوندم. سعی می‌کنم اطلاعات جالبی رو هم در خلال این پست در مورد زبان‌های برنامه‌نویسی به شما بدم و لینک‌ها هم مناسب باشند (هر چند بیشتر اون‌ها از ویکی پدیا هستند اما سعیمو کردم که بهترین منابع برای آشنایی باشند). با من همراه باشید.
۱۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۱ ، ۰۴:۲۲
مجید عسگری
یه برنامه‌ای که خیلی وقتا لازمم می‌شه (بهتر بگم، دوست دارم داشته باشمش. نیاز نباشه شاید)، برنامه‌ایه برای شمارش تعداد خط‌های یک پروژه‌ی برنامه‌نویسی. هرچند کیلویی دیدن کد قطعا جالب نیست اما برآوردی از حجم کاری که انجام شده بهتون می‌ده. در حالت دیگه وقتی کدی رو می‌خواید بخونید، بسیار برآورد دقیق‌تری خواهید داشت. البته می‌دونم که می‌شه این کار رو توسط ابزارهای متفاوتی انجام داد و برنامه‌هایی هم قطعا برای این کار هستند. می‌شه از ابزارهای کار با regular expression یا بعضی برنامه‌های خط فرمان لینوکس هم استفاده کرد (پایپ کردن چند تا دستور و گشتن دنبال و )، اما خوب، به نظرم رسید که همه از لینوکس استفاده نمی‌کنن یا دسترسی به ابزارهای بزرگتر رو دوست ندارند. توی یکی دو ساعت یک برنامه‌ی بسیار سبک جاوا نوشتم که ممکنه به کار شما هم بیاد. اون رو می‌تونید از اینجا دریافت کنید. کد این برنامه هم به زبان برنامه‌نویسی جاوا (پروژه‌ی NetBeans‌ـی!!) از اینجا قابل دریافته.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۱ ، ۰۴:۲۰
مجید عسگری

من طبیعتا بلد نیستم کاریکاتور بکشم، اما یه ایده‌ای به ذهنم زد که تصمیم گرفتم یه کاریکاتور با گرافیک خیلی مسخره بکشم. اونم با kolourpaint! امیدوارم جمله‌ای که نوشتم ساختار انگلیسی درستی داشته باشه!
جابز در ملکوتپی‌نوشت: معنی جمله: لطفا پیشنهاد من رو به خدا بگو (مطرح کن بهتر بود؟ say اینجا قابل استفاده‌ست؟): من شمارش ثواب رو برای فرشته‌ها با بهترین گوشی هوشمند در ملکوت تسهیل می‌کنم، به شرطی که ۱۰ درصد از ارزش ثواب‌ها رو به نام من بنویسید!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۱ ، ۰۴:۱۸
مجید عسگری